سپاه در اعتراضات کجا می ایستد؟

خبرها می گوید که چندی از فرماندهان سپاه در شهرهای تهران،قم،اصفهان و تبریز نامه ای به جعفری فرمانده سپاه داده اند که به اطلاع خامنه ای و احمدی نژاد هم رسیده است و نامه اینست که آنها نمیخواهند به مردم شلیک کنند و به آنها دستور شلیک داده نشود. در ابتدا هرکس که این خبر را میخواند یا میشنود با خود فکر میکند که چقدر این خبر میتواند جدی باشید؟ آیا شایعه است یا خبری واقعی که درز کرده به بیرون؟ شاید با مطرح کردن به این صورت نشود به جایی رسید اما وقتی به شرایط
 سیاسی حاکم بر ایران نگاه میکنیم،با ادامه و تعمیق شدن و گسترده گی مبارزات مردم و مشخصا روحیه ای که در اعتراضات هفته گذشته در مردم بود و تاثیرات مثبت آن بر مردم و تاثیرات مخربی که بر جمهوری اسلامی و سران آن و نیروهای سرکوبش داشته میتوانیم به این جا برسیم که کلید خوردن مجدد اعتراضات توده ای و خیابانی مردم ایران بعداز تقریبا یکسال با جذب نقاط مثبت اعتراضات پارسال و اضافه کردن فاکتورهای جدید و لازم که اعتراضات پارسال فاقد آن بود باعث بهم ریختن و اختلافات شدید درون صفوف جمهوری اسلامی شده است.خامنه ای و احمدی نژاد یقه هاشمی و موسوی و کروبی را میگیرند. احمد خاتمی و جنتی و مصباح یزدی یقه خوشان را  از حرص و وحشت میجوند و خط و نشان میکشند.میبینند که هرچه نیروی بیشتری سازمان میدهند برای سرکوب،هرچه اعدام کردند و زندانی کردند، نتیجه ای نداشته و مردم بعداز یکسال با روحیه و انگیزه و امید بیشتر و شفافیت و رادیکالیزم سیاسی بیشتر به خیابان آمده اند و نه تنها شعار مرگ بردیکتاتور و مرگ بر خامنه ای میگویند، بلکه حکومت اسلامی نمیخوایم،نمی خوایم و مبارک، بن علی، نوبته سید علی! را هم اضافه کرده اند ونیز جزو شعارهای اصلیشان شده است. با این اوصاف که مردم به روشنی بیشتر نسبت به قبل، خواست تعیین تکلیف با حکومت و خواست سرنگونی خودشان را فریاد میزنند و نتیجه آن از دست دادن روحیه بدنه حکومت خواهد بود که این تازه شروعش است. این خبر جدا از واقعیت داشتن یا نداشتنش باعث روحیه بیشتر گرفتن مردم و انعکاسیست از توازن قوای سیاسی بین مردم و حکومت که بنفع مردم بیشتر درحال تفییر است.

اما با توجه به استقبال از این خبر، نکته بعدی که نکته قابل تامل و مهمیست اینست که ما باید مراقب نقش ارتش مصر در انقلاب اخیر این کشور باشیم. ارتش مصر به مبارک اعلام کرد که در انقلاب مردم نقش بیطرف دارد و پشت مبارک را نمیگیرد. اما روزهای انقلاب ما میدیدم که این بیطرفی اصلا بیطرفی هم نبود و نقش ارتش این بود که انقلاب مصر عمیق نشود و مردم دست به قیام نزنند و بطرف محلهای مهمی مانند کاخ ریاست جمهوری یا صدا و سیما حرکت نکنند و مردم را در میدان التحریر زمینگیر کرده بود،آنهم به بهانه بیطرف بودن، حتی بعد از رفتن مبارک هم ماسک بیطرفی را برداشته و علنا به مانعی بر سراه مردم و انقلابشان بدل شده است. وقوع این حالت نیز در ایران برای سپاه و ارتش نیز امکانپذیر است. در هرصورت وقتی اعترضات و انقلاب مردم به جایی میرسد که رادیکالیزم آن و دست بردن به ریشه ها کاملا نمایان میشود نیروهایی که این روند به نفعشان نیست به عناوین مختلف مثل موریانه به جان انقلاب مردم میافتند و سعی در متوقف کردن و به شکست کشاندنش خواهند کرد. وقتی زورشان نرسد که سرکوب کنند مثل همراه خودشان را نشان میدهند و از بغل سعی در ایست مردم میخواهند داشته باشند. مردم باید اوضاع حساس فعلی را بخوبی که تا الان تشخیص داده اند،تشخیص دهند و با قدرت بیشتر،با انسجام و سازماندهی و بابرنامه ریزی بهتری اعتراضات پرجمعیت خودشان را پیش ببرند. این تازه آغاز ترک خوردن بدنه جمهوری اسلامی و ریزشهای آنهاست. این انعکاس قدرت مردم است.