درود بر مادران پارک لاله
حامیان مادران پارک لاله در ایران در بیانیه رادیکالی که منتشر کرده اند از جمله بر سه خواست مهم مردم تاکید گذاشته اند:
- لغو کلیه احکام اعدام، شکنجه و سنگسار و حذف کلی این احکام از قوانین کشور
- آزادی بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی اعم از زن و مرد
- محاکمه آمران و عاملان کشتار مردم و معترضین سی ودوسال اخیر در دادگاه های مردمی
کسی نمیتواند خود را آزادیخواه بداند و با این خواستها مخالفت کند. کسی نمیتواند با این خواست ها مخالف باشد و خود را در جبهه مردم و مبارزه مردم قرار دهد. کسی نمیتواند با این خواست ها مخالف باشد و مخالفتش را رسما یا با سکوت اعلام کند و همزمان خود را نماینده مبارزه مردم بداند.
اینها و خواستهای مهم دیگری مانند جدائی کامل مذهب از دولت و قوانین، برابری بی قید و شرط زن و مرد در همه زمینه ها و آزادی های بی قید و شرط بیان و عقیده و تشکل و اعتصاب و تجمع، در کنار خواستهای رفاهی مانند رایگان کردن خدماتی مانند طب و آموزش و پرورش و آب و برق و گاز، خواستهای فوری مبارزه است که هر روز در خیابان و مدرسه و دانشگاه و کارخانه و محله و به یک معنی بطول و عرض کشور جریان دارد. اعتراض مردم برای جابجائی مهره های حکومت نیست برای در هم شکستن کامل حکومت است. برای اصلاح قانون نیست برای الغای همه قوانین جمهوری اسلامی است، برای ادامه سلطه سپاه و بسیج و وزارت اطلاعات نیست، برای در هم کوبیدن همه اینها است. برای مماشات با خامنه ای و شرکا نیست برای دستگیری و محاکمه آنها است.
این خواستها است که میتواند نیرو جمع کند، مردم را به آینده روشنی امیدوار سازد، به مردم انگیزه اعتراض بدهد، خشم و نفرتشان را نمایندگی کند و افق روشنی مقابل آنها بگذارد.
میدانم که طبق معمول جریانات و افرادی اینها را عامل تفرقه و دلسردی معرفی میکنند، خشونت مینامند و هزار برچسب دیگر میزنند. پاسخ من روشن است:
اینها خواستهائی است که بیشترین نیرو را به میدان میاورد. رژیمی ها را خوش نمیاید نیاید.
اینها خشونت نیست. لاس زدن و ملایمت با سپاه و بسیج و بیت رهبری عین خشونت است.
اینها دلسرد کننده نیست، برعکس، این خواست ها است که آتش به جان مردم می اندازد، بیدارشان میکند، به حضور در خیابان علاقمندشان میسازد و به اعتصاب میکشاند. مسالمت با خامنه ای و بیت رهبری و دل سپردن به جنایتکار و دزدی مانند رفسنجانی است که دلسرد میکند. مردم برای اهداف بزرگ فداکاری و انقلاب میکنند نه برای اهداف حقیری که چیزی حز تداوم سیه روزی شان نیست.
معلوم نیست مردم، زنان، معلمان، دانشجویان، کارگران، جوانان، پرستاران، بازنشستگان فقیر و محروم، و میلیونها انسان بیکاری که آه در بساط ندارند، اگر این مبارزه و خواست هایش را به خود مربوط ندانند، چرا باید جانفشانی کنند، برای چه به زندان یبفتند، برای چه کارشان را از دست بدهند!
هرچه بیشتر حول این خواستها گرد آئیم و روشن تر و قاطع تر بر آنها پافشاری کنیم و دوستان بیشتری را به این خواستها جلب کنیم، اتحاد ما، نیروی ما و آمادگی ما را بالاتر میبرد و این رژیم است که در تنگنای بیشتر قرار میگیرد. این خواستها در عین حال معیار مهمی برای تشخیص سره از ناسره است.
هشت مارس روز بزرگی برای ما بود. بزرگ ترین هشت مارس بعد از سال ٥٧ بود. جلو تظاهرات میلیونی ما را خیلی جاها گرفتند اما هشت مارس که روزی بزرگ و تاریخی برای عدالت و برابری و احقاق حقوق زنان است، بیش از هر زمان در ایران تثبیت شد و نه تنها این که همچنان حکومت و کل ارگانهایش را در آماده باش کامل قرار داد، بی ثباتیی اوضاع را نشان داد، هفته قبل را به هفته بعد وصل کرد و اراده مصمم و تسلیم ناپذیری ما را نشان داد. بر خلاف کسانی که رسما گفتند تبلیغات ما در راستان براندازی نیست، من اعلام میکنم که مبارزه همه مردم ایران از جوانان سبز تا کارگران سرخ، از مادران پارک لاله تا دانشجویان همیشه معترض، برای سرنگونی مبارزه میکنیم. این اولین و مهمترین هدف ما است. نه اهل سازشیم و نه با کسی شوخی داریم.
با درود بی پایان به همه عزیزانی که در تهران و شیراز، در مشهد و رشت و اصفهان به خیابان آمدند، عزیزانی که از قبل اطلاع رسانی کردند، فعالینی که محکم در مقابل سازشکاران ایستادند و وادارشان کردند درمورد هشت مارس اطلاعیه بدهند، آنها که تراکت پخش کردند و شعار نویسی کردند، آنها که خبررسانی کردند و آیت اله بی بی سی را افشا کردند، مادرانی که با عصا خود را به مرکز تهران و ملاصدرای شیراز رساندند، نوجوانان هفده هیجده ساله ای که با دلی پر از کینه و امید از شهرهای اطراف رشت به این شهر رفتند و خبرنگاران باشرفی که خبرنگاری کردند و هزاران انسان دوست داشتنی وعزیز دیگری که در این مبارزه به اشکال مختلف شرکت کردند و با زبان و قلم و قدم خود آنرا به پیش بردند، میرویم خودمان را برای چهارشنبه سوری بزرگ آماده میکنیم. روزی که تمام مقدسات این حکومت را در خیابانها و جشن ها و آتش بازی ها به چالش خواهیم کشید. ما قصد توقف نداریم.
چیا/عضو صفحه چه تهران چه قاهره دیکتاتوری باید بره
١٨ اسفند89
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر