۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

رهایی زن، رهایی جامعه است

روز زن از آن روزهایی است که تمام ارکان سیاسی و ایدئولوژیک نظام اسلامی را به لرزه درمیاورد. از آن روزهایی است که هر آخوند ومرتجعی رعشه مرگ را تجربه میکند. چرا؟ چون حتی پوشش زنها هم بقول مکارم شیرازی" تمام نظام را تحت تاثیر قرار میدهد" . برای اینکه نیمی از جامعه است که پس از32 سال جنایات اوباش اسلامی در ایران برای تبدیلش به انسان درجه چندم، نه تنها این مقام را نپذیرفته، بلکه امروز در صف اول انقلاب برای سرنگونی حکومت اسلامی قرار دارد. برای اینکه وجود زن بعنوان شهروند متساوی الحقوق یعنی نفی حکومت مذهبی و هرنوع توجیه فکری وفرهنگی برای ادامه تبعیض ونابرابری است. شاید یکی از دلایل تلاش شورای سبزو شرکاء برای حذف تظاهرات سه شنبه 17 اسفند( 8مارس)، همین خواست رادیکال جنبش رهایی زن برای سرنگونی حکومت اسلامی و محور ریشه های شرعی، سنتی، فرهنگی و قانونی نابرابری، باشد.
به هر حال شورای سبز هم تحت فشار مردم برای اینکه از قافله عقب نیفتد، و جا انداختن" شعار الله اکبر و خواست اصلاح قانون اساسی" بجای شعار مرگ بر دیکتاتور و خواست سرنگونی رژیم ، فراخوان تظاهرات داده است.
اما تظاهرات روز زن ماهیتا نمیتواند با شعار الله اکبر و خواست اصلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی باشد. چرا؟
چون برخلاف نظر شیرین عبادی که معتقد است " شخصیت زن ایرانی دستخوش هجوم مردانی شد که حق مادری را پاس نمی داشتند." ، زنان در ایران مورد هجوم وحشیانه جنبش اسلام سیاسی قرار گرفته اند، که مهمترین شعارش در تمام جهان اتفاقا همین "الله اکبر" است.
چون این شعار و خواست اصلاح قانون اساسی مشخصه حرکتی است که تلاش میکند جمهوری اسلامی ودستگاه عریض وطویل ارتجاع و عقب افتادگی، که بیحقوقی و فرو دستی زن مهمترین رکن آنرا تشکیل میدهد، را در قالبی دیگر به جامعه قالب کند.
چون رهایی زن، رهایی جامعه است و این هردو تنها با سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری حکومتی انسانی رها میشوند
بهمن/از اعضا صفحه چه تهران چه قاهره دیکتاتور باید بره

هیچ نظری موجود نیست: